گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

تشخیص این کپی بودن بسیار سخت است!!!

گوشی موبایل طرح  آیفون6plus  با سیستم عامل اندروید و مجهز به تکنولوژی 3G , 4G

با صفحه نمایش 5.5 اینچی همانند نمونه اصلی

http://hamkaran.net/upload/uc_2485.jpg

تنها گوشی طرح آیفون دارای سنسور اثر انگشت همانند نمونه اصلی

با صفحــــه لمسـی و تـــاچ بســـیار قـــوی حرارتی و کیفیت بدنه عالی

دارای دو دوربین جلــو و عــقـــب با کیفیت8 مگاپیکسل واقعی و قابلیت فوکوس اتوماتیک

بــــــا تنــهــــا یــــک پنجــــــم هزینـــــــه صـــاحــــب آیفــــون  6PLUS شویــــــد

در پشـت گــوشـــی عــلامت اپـــل و کالیفرنیــــا درج شــده است

دارای شارژر , هدفون, و کابل یوس ابی و بسته بندی شیک به همراه کاتالوگ

قابلیت نصب کلیه بازی ها و نرم افزار های اندروید و اجرای فیلم ها با کیفیت HD و فول HD

کلیه این گوشی ها قبل از ارسال به طور کامل تست شده و سپس ارسال میگردد همچنین 1 ماه گارانتی تست و تعویض برای این گوشی توسط فروشگاه تضمین میگردد.

قیمت : 4,970,000 ریال

توضیحات بیشتر ...



اصلاح

سال گذشته که با نام اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شد نوید نوعی عقلانیت در حوزه بهره بردای از منابع را  می داد اما در ادامه سال انچه که بیش از همه مورد توجه قرار گرفت تجری در مصرف احمقانه به خصوص در نهادهای دولتی بود .

در این سال نه تنها مصرف صورت عقلانی به خود نگرفت در بعضی از وجوه اصرار بر مصرف بیش از پیش نوعی لجاجت را در ذهن متبادر می کرد . 

نقل است زمانی از وجود مقدس امام صادق علیه السلام در خصوص اسراف سوال می کنند و حضرت سیب نیم خورده ای را که در راه افتاده به مثابه تجلی این امر به شاگردان خویش معرفی می نمایند .

برنامه تحویل سال شبکه سوم سیما مصداق اتم فهم اصلاح الگوی مصرف بود .

برنامه ای که بی شباهت به پارتی های بال ماسکه جوانان پول دار نبود و مجری بی سواد و هتاک آن با افتخار تعداد سیبهای ریخته شده بر کف زمین را به رخ مخاطبان می کشید که 1389 سیب سرخ را به مناسبت تحویل سال به زیر پا انداخته ایم " گور پدر اصلاح الگوی مصرف " بعد هم  لابد می بایست ما این مباحث را نبینیم و افاضات جناب ضرغامی را در باب الگوی مصرف به فراموشی بسپاریم 

مگر نه این است که در همین سرزمین کودکان بسیاری در معاش وامانده اند و سال به سال روی چنین سیبی را نمی بینند .

مگر نه اینست که قرار بود الگوی جوان ایرانی جوانان با تقوا و عالم با شند نه انسانها متبرج سینما که تنها هنرشان زاییده شدن است

مگر نه اینست که ما برای تغییر در رویه های اچنین انقلاب کردیم  و جنگیدیم 

و مگر نه اینست که آنچه که ما را در ذهن مردم جهان متفاوت نشان میدهد همین نگرش متفاوت جوانان با تقوای سرزمینمان است نه آنچه که جناب ضرغامی از موضوع جوان فهم کرده ده اند و در حال حقنه کردن این رفتار سخیف و احمقانه در سطح جامعه به مدد آنتن پر هزینه رسانه هستند .

به نظر میرسد با این مدیران فهیم فرهنگی دیگر نیازی به دشمن برای سرزمینمان نداریم

[ 15 تير 1394برچسب:, ] [ 21:48 ] [ رحیمی ]
[ ]

دعوت

شاخه ها شکوفه می ریزند و رخ به آسمان می تابند و ستاره ها را به تجلی فرا می خوانند. رمان زمین را می کاود و مکامن مستور در ژرفای سیاه و تاریک آن را به میهمانی نور و رنگدعوت میکند . آهنگ نسیم زایشگز بهار و جویبارهای فصل خیزش دانه های در حال شکوفائی را به رقصی ازلی وا می دارند. 

نسیم رحمت پروردگار متعال در مقابل دیدگاه ناظران خاک را به نظر کیمیا میکند و حیاط را در کالبد به ظاهر بی جان هستی میدمد . تا تجلی معنای ماهوی بهار در گفتار پیامبر رحمت معرفت باشد که :

اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور 

وقتی بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید 

برخاستن مجدد آدمی از خاک و نگاه او به افلاک  قرار گرفتن در معرض پاسخ اعمال و تجلی کردار گاه بی نظیری است که شباهت عجیبی یه بهار دارد . نسیم رحمت بهاری تنها رویش را در زمینی موجب می گردند که دارای مکامن مستوری باشد و قابلیت را برای فاعلیت خیزش در خود داشته باشند اما برهئت را چگونه این دعوت استجابت توان . روح و جان آدمیان نیز همینگونه است جانی که فاقد قابلیت شکوفائی باشد در قیامت برهوتی بد منظر خواهد بود و  جانهائی که در مسیر حیاط دانه محبت اهل بیت عصمت و طهارت را در مسینه جان خود ذخیره کرده اند اکنون به گاه شکوفائی رسیده اند و زمان تجلی وعده قرآن که:

در رخساره ها شان آثار سجود متجلی است .

بهره بردن از نسیم رحمت بهاری تنها اراده میخواهد و توبه از کردار بد و گفتار ناپسند گذشته تا غبار رخوت و کدورت از تن زدوده شود ونسیم بهار بر بند بند اجزای تن و جان آدمی دعوت به حیاطی دگر گونه را دامن زند .

گفت پیغمبر به اصحاب کبار  

تن مپوشانید از باد بهار

کان چه با برگ درختان می کند 

با بدنهای شما آن می کند 



[ 15 تير 1394برچسب:, ] [ 21:48 ] [ رحیمی ]
[ ]

امریکا

امریکا ، امریکا این بلاهت عظیم و توحش متمدن و بدویت مدرن و خشونت با اتیکت و غارت قانونمند و خوشبختی زشت و آزادی لش و دمکراسی احمق ... دکتر علی شریعتی

دیریست فراموشمان شده در مواجهه ما با جهان آنچه که حائز اهمیت است برخورد مکتبی قومی است که اراده کرده سر از این آخور بلاهت عظیم بردارد و بدویت مدرن را به عصر بیداری انگیزه های انسانی بدل سازد و آنچه که ما را متمایز می سازد پا فشاری بر مبانی اعتقادیمان است نه سلاح پیشرفته .

جهان امروز علی رغم میل باطنی تئوریسینهای ریز و درشت توحش متمدن و خشونت با اتیکت . دنیائی تک قطبی نیست که به زعامت امریکا انسان غایتی غیر از آزادی لش و دمکراسی احمق نداشته باشد

امروز جهان شاهد یک بیداری عمومی در مطالبات انسانی است و ایران نماد این خواستن است

جهان امروز دو قطب دارد قطبی مبتنی بر زور و سرمایه و قطبی مبتنی بر تئوری و ایده معطوف به سعادت و تئوریسینهای خوشبختی زشت امریکائی چه بخواند و چه نخواهند این واقعیتی تاریخی است و ایران سرآغاز طغیان آدمی در مقابل حماقت مدرن است

[ 15 تير 1394برچسب:, ] [ 21:48 ] [ رحیمی ]
[ ]

میم محمد

 

;تخته اول که الف نقش بست ;بر در محجوبه احمد نشست
;حلقه حی را که الف اقلیم داد ;طوق ز دال و کمر از میم داد
;لاجرم او یافت از آن میم و دال ;دایره دولت و خط کمال
;بود درین گنبد فیروزه خشت ;تازه ترنجی ز سرای بهشت
;رسم ترنج است که در روزگار ;پیش دهد میوه پس آرد بهار
;کنت نبیا چو علم پیش برد ;ختم نبوت به محمد سپرد
;مه که نگین دان زبر جد شده است ;خاتم او مهر محمد شده است
;گوش جهان حلقه کش میم او است ;خود دو جهان حلقه تسلیم او است

* * *

;اُمّی گویا به زبان فصیح ;از الف آدم و میم مسیح
;همچو الف راست به عهد و وفا ;اول و آخر شده بر انبیا
;نقطه روشن تر پرگار کُن ;نکته پرگارترین سخن
;از سخن او ادب آوازه ای ;وز کمر او فلک اندازه ای
;عصمتیان در حرمش پردگی ;عصمت از او یافته پروردگی
;خامشی او سخن دلفروز ;دوستی او هنر عیب سوز
;فتنه فروکشتن از او دلپذیر ;فتنه شدن نیز بر او ناگزیر
;بر همه سرخیل و سرخیر بود ;قطب گران سنگ سبک سیر بود
;شمع الهی ز دل افروخته ;درس ازل تا ابد آموخته
;چشمه خورشید که محتاج او است ;نیم هلال از شب معراج او است
;تخت نشین شب معراج بود ;تخت نشان کمر و تاج بود
;داده فراخی نفس تنگ را ;نعل زده خنگ شب آهنگ را

* * *

;ای تن تو پاک تر از جان پاک ;روح تو پرورده روحی فداک
;نقطه گه خانه رحمت تویی ;خانه بر نقطه زحمت تویی
;راهروان عربی را تو ماه ;یاوگیان عجمی را تو راه
;چون تو کریمان که تماشا کنند ;رُستی تن ها نه به تنها کنند
;از سر خوانی که رطب خورده ای ;از پی ما زله چه آورده ای
;لب بگشا تا همه شکر خورند ;زاب دهانت رطب تَر خورند
;ای شب گیسوی تو روز نجات ;آتش سودای تو آب حیات
;عقل شده شیفته روی تو ;سلسله شیفتگان موی تو
;چرخ ز طوق کمرت بنده ای ;صبح ز خورشید رخت خنده ای
;عالم تردامن خشک از تو یافت ; ناف زمین نافه مشک از تو یافت
;خاک تو از باد سلیمان بِهْ است ;روضه چه گویم که ز رضوان بِهْ است
;تاج تو و تخت تو دارد جهان ;تخت زمین آمد و تاج آسمان
;سایه نداری تو که نور مهی ;رو تو که خود سایه نوراللهی
;چار عَلَم، رکن مسلمانیت ;پنج دعا نوبت سلطانیت
;خاک ذلیلان شده گلشن به تو ;چشم غریبان شده روشن به تو
;تا قدمت در شب گیسو فشان ;بر سر گردون شده دامن کشان

* * *

;دُرّ صدف صبح به دست صفا ;غالیه بوی تو ساید صفا
;لاجرم آنجا که صبا تاخته ;لشکر عنبر علم انداخته
;بوی کزان عنبر لرزان دهی ;گر به دو عالم دهی ارزان دهی
;سدره ز آرایش صورت زهی است ;عرش در ایوان تو کرسی نهی است

* * *

;ای دو جهان زیر زمین از چه ای ;گنج نه ای خاک نشین از چه ای
;تا تو به خاک اندری ای گنج پاک ;شرط بود گنج سپردن به خاک
;گنج تو را فقر تو ویرانه بس ;شمع تو را ظل تو پروانه بس
;عقل شفا جوی و طبیبش تویی ;ماه سفر ساز و غریبش تویی
;خیز و شب منتظران روز کن ;طبع نظامی طرب افروز کن

 

[ 15 تير 1394برچسب:, ] [ 21:48 ] [ رحیمی ]
[ ]

ماه

ماه دوازدهم آمد

ماه دوازدهم نیامد .....

 

کی به انداختن سنگ پیا پی در آب

ماه را می شود از حافظه آب گرفت

[ 15 تير 1394برچسب:, ] [ 21:48 ] [ رحیمی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 1594 1595 1596 1597 1598 ... 1608 صفحه بعد