مزرعه...

گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

گوشی طرح آیفون 6 پلاس اندروید 4G

تشخیص این کپی بودن بسیار سخت است!!!

گوشی موبایل طرح  آیفون6plus  با سیستم عامل اندروید و مجهز به تکنولوژی 3G , 4G

با صفحه نمایش 5.5 اینچی همانند نمونه اصلی

http://hamkaran.net/upload/uc_2485.jpg

تنها گوشی طرح آیفون دارای سنسور اثر انگشت همانند نمونه اصلی

با صفحــــه لمسـی و تـــاچ بســـیار قـــوی حرارتی و کیفیت بدنه عالی

دارای دو دوربین جلــو و عــقـــب با کیفیت8 مگاپیکسل واقعی و قابلیت فوکوس اتوماتیک

بــــــا تنــهــــا یــــک پنجــــــم هزینـــــــه صـــاحــــب آیفــــون  6PLUS شویــــــد

در پشـت گــوشـــی عــلامت اپـــل و کالیفرنیــــا درج شــده است

دارای شارژر , هدفون, و کابل یوس ابی و بسته بندی شیک به همراه کاتالوگ

قابلیت نصب کلیه بازی ها و نرم افزار های اندروید و اجرای فیلم ها با کیفیت HD و فول HD

کلیه این گوشی ها قبل از ارسال به طور کامل تست شده و سپس ارسال میگردد همچنین 1 ماه گارانتی تست و تعویض برای این گوشی توسط فروشگاه تضمین میگردد.

قیمت : 4,970,000 ریال

توضیحات بیشتر ...



مزرعه...

 خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی میکردند.
کلبه ان ها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای.
اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه ان قدر گیرشان می امد،
که شکم شان را به سختی سیر کنند.
اما یک سال بدون هیچ علتی محصول،
کمی بیش تر از حد معمول به دست امد.
در نتیجه کمی بیش از نیازشان پول به دست اوردند.
زن کاتولوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کشید و ورق زد.
همچنان که صفحات ان را یکی یکی ورق می زد.
افراد خانواده هم دورش جمع می شدند.
بالاخره زن اینه بسیار زیبایی دید و به نظرش رسید
که از همه چیز بهتر است.پیش از آن هرگز اینه ای نداشتند.
از ان جا که پول کافی برای خریدش داشتند،زن آن را سفارش داد.
در حدود یک هفته بعد وقتی که همه در مزرعه سرگرم کار بودند،
مردی سوار بر اسب از راه رسید.او بسته ای در دست داشت.
و خانواده به استقبالش رفتند.
به محض اینکه امضاء دادند و
بسته را تحویل گرفتند، همه در کلبه دور مادشان جمع شدند.
زن، اولین کسی بود که بسته را باز کرد و در اینه نگاه کرد،
و جیغ زد: مرد تو همیشه میگفتی که من زیبا هستم.من واقعا زیبا هستم!!!
مرد اینه را به دست گرفت،در آن نگاه کرد ، لبخندی زد و گفت:
تو همیشه میگفتی که من خشن هستم.
ولی من جذاب هستم.
نفر بعدی دختر کوچک شان بود که در اینه نگاه کرد و گفت:
مامان ، مامان ،چشم های من شبیه تو هست!!!
اتفاق ناخواسته این بود که
پسر کوچک شان که مثل همه بچه ها بسیار پر انرژی بود، از راه رسید و پیش از هر اقدامی از سوی آن ها آینه را قاپید.
او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده و صورتش از ریخت افتاده بود.
او فریاد زد:
من زشتم!!! من زشتم!!!
در حالی که میلرزید به پدرش رو کرد و گفت:
پدر، آیا من همیشه همین ریخت بودم؟؟
بله پسرم.همیشه همین ریخت بودی
با این حال تو من را دوست داری؟؟
بله پسرم، دوستت دارم.
چرا؟؟؟برا چه من را دوست داری؟؟؟
چون که مال من هستی!!
....
و من هر روز صبح وقتی که صادقانه به خودم نگاه میکنم
میبینم درونم زشت است، از خدا میپرسم،
آیا دوستم داری؟ و او همیشه جواب میدهد:بله
وقتی که میپرسم چرا دوستم داری؟
او میگوید:
چون مال من هستی.

cartpostaleto.blogfa

جریان آب رودخانه به قدری شدید بود که پسرک را با خود می برد و امکان خلاصی وی اصلا وجود نداشت، که ناگهان مرد رهگذری خود را درون آب انداخته و با تقلا و سختی فراوان و درست در آخرین لحظات،  پسر را گرفته و از آب بیرون کشید.

پس از مدتی که پسرک به هوش آمده و از شدت سرفه هایش کاسته شد، با قدرشناسی و فروتنی به سوی مرد رفته و از او بابت این کار قهرمانانه اش تشکر نمود.

مرد با خونسردی جواب داد :

خوش حالم پسر، اما می خوام طوری ادامه بدی که مطمئن بشی زندگیت ارزش نجات رو داشت.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ 21 تير 1394برچسب:, ] [ 12:37 ] [ رحیمی ]
[ ]