شعر عاشقانه

خاطرخوای ستاره ها دیوونه ی این شبا بود

  به قول آسمون شب تاریکی یعنی خستگی

  بغض گلوت میگیره که ستاره نیست تو راست میگی

به قول شاعر شبا ظلمت و تاریکی غمه

وای به حال اون کسی که عاشقه و معضبه

میگن که عاشقا دیگه ترس ندارن

تو تاریکی ستاره شب خیال حسرت و وحم غصه هاست

عاشقا خسته نمیشن از باد پاییز شبا میون برگ ریزون باد

 درختا خسته تر میشن بیچاره ها برگاشون و این ور و اون ور میریزن

شب که میشه غصه ی من غصه ی ماه آسمون و پنهون میکنه

وقتی برات قصه میگم انگار حسودی میکنه انگار که نفرین میکنن

 شبای عاشق بی نشون دیگه براش شعر نمیگم اینم باشه به این نشون

برا فرشته شعر نگفتم هیچ زمون خودت فرشته ی منی

خطا موغصه دار کنم شبهام و هی بیدار کنم ظلمت آسمون که هیچ

تاریک بشه دنیا بدون چشمای تو روشنیه

مهتاب قصه ی دلم از عشق تو نورانیه

میون واژه های من اسم تو زیباتر میشه

وقتی که قهر میشی باهام ظلمت میگیره قلبمو

ستاره گفته بود بهش عشق و نشونمون بده

اما تموم غصه ها ریخت رو سرم عشق کو دیگه ؟؟؟

گفت که حسودی کن بهش تا بینشون کشوندمش

بخاطر چشمای تو تا ته ظلمت بردمش

مرگ و بیادم میارن غصه های تلخ شبا

حالا دیگه میخوای بگی عاشق نباش بمیر براش

من نمیخوام که تو بری بگی که دوستم نداری

من یه دیوونم تو خودت خوب میدونی

 یه عاشقم شب که شبه غم که غمه تاریکیه دنیا اگه سرم بیاد

  بازم میگم دوستت دارم عاشقتم خیلی زیاد

من میدونم عشق من از یادت میره

کجای قصه گفته بود کوکب عشق نمیمیره

من میدونم دق میکنم از غصه ی دوریه تو

تونمیای اون نمیاد من نمیام پس کی بیاد

بگه به ما که ما همو دیده بودیم عاشق همدیگه شدیم ؟

غصه دارم قصه ی من غصه ی توست چیکارکنم

اینو بگو بهونه ی بهم بده عشق وجنون یادم بره

من میمیرم اگه بگی دوستت ندارم یه زمون

عشق ونشون من میدی یه وقت نشی نامهربون

یه آرزو کرده بودم تو قلب من مونده بودی

بمون نزار دیوونه شم بمون نزار آواره شم

خاطر خواه تو بودم و هنوزم اینجا خسته تم

دوستت دارم خیلی زیاد به حرمت ستاره ها .

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: